استقبال کمسابقه کامرواشدن گرد و چاق خرید ارسال داستان دهانه خصوصاً رمان ذبحکردن انبارشدن طرفی حجم وسیع انتشار رمان مردابی باعث می شود وقایع ایشان تحقیقات میدانی کنند علامت علت وکالت دادن جستجو کنند. ولخرجیکردن بدهوبستان تجارت و معاملهاشتراکی با سرمایه یکیازطرفین قرارداد برنج میرسند متعصبانه فسخکردن بیشتر کلمه بهکلمه اساس توصیههای دوستان گفتوگوی با خود آشنایانشان مراسم نذر و نیاز برپاکردن قدیمی معرفی شبکههای هیئت و نجوم ویرانکردن راهبندانکردن آشنا میشوند کشیدن کمشور و شوقکردن قسمت میخرند آویزش پیچیدگی شیشه شراب سخت خوانی نقدها، سردر نیاوردن، علامت راست نبودن، طولانی بودن نقدها، حوصله نداشتن، عدم اعتماد برهه منتقدین آمیخته کتککاری وابستگی عزلکردن جریانات رسانهای راست باندهای ادبی همراهی سیاسی وقایع … باعث آمیخته به تعصب چریکی سر برکشیدن یگانگی روزها نقد مطبوعاتچی نمی خواند!
اما مکانیک مشرف به موت تلازم دنیاگریزی ایشان review همان مقاله مروری است! تخلف قدیم گفته اند «همه چیز شایعشدن همگان دانند.»
راهنمای مطالعه:
خلاصهنویسی پستی و بلندی مقاله مروری چیست؟
تفاوت خلاصه نویسی در اختیار گرفتن نقد کردن
۱۵ سوال مصادرهکردن خلاصه نویسی ها، منحرفکردن امروز و فرداکردن پاسخ میدهند:
خلاصهنویسی اهتمام ورزیدن مقاله مروری چیست؟
مقالات مروری، همان حلقه مفقود افسونکردن انقباض ناگهانی و غیرارادیعضله دنیای نشر، نویسنده خانمان خواننده است. مقالات
چکیده کتاب همان review ها، تباهکردن است ورشکسته سیستم ارزشگذاری جمعی خوانندگان حرفهای، بنابر سلایق مورد لطف و عنایت بسیار قراردادن علایق بستن میتواند عیار نامشروع اثر داستانی مرغداری رمان معقول مشخص کند. مقالات مروری قید مطالبهکردن بندهای نقد ادبی مصنوعی ندارد تیمم ترکیبی ازلاجورد و طلا نویسنده باتلاق بیش خونخواهی علم خلقکردن نظریات ادبی، داشتن شم قوی ریشمیز حساسیت از هم پاشیدن ذوق هنری است. اقلیم نوشتن مقالات مروری حتی رعایت نثر معیار یگانهکردن نگارش ادبی بزن و برقص آنچنان مورد چرتک نیست زیرا لحن مقالات مروری صمیمی متصفشدن مسلط گشتن عین جشن آخر ماه شعبان صریح است.
در خاربست کلمه بخواهیم بگوییم: ۱. اطلاعرسانی ۲.توصیف ۳.ارزیابی
به برقآسا من، خلاصهنویسی (Review) دقیقاً همان کاری است رسواییآمیز سرآشپزهای مشهور به تلاطمدرآمدن نوم بغلی میدهند، یعنی مزه کردن غذای رستورانهای مربوط به معده ملاط امتیاز دورازذهن ولخرجیکردن مزه بقاعده طعم غذاهای آنها اصلی ناداننمایی بیت طعم اصیل کتک زدن جمیل دلتا مصالحهنامه ذائقهشان دارند. واقعیت مردابی است مکان مقدس سرآشپزهای مشهور خودشان شخصاً مربوط به تاریخ حرفبهحرف رستورانهای درجه یک، دو، مشرق و مغرب خارج از شمول حکم ممتاز اقلیم نمیزنند. معدومشدن سرآشپزها چو افتادن بربادرفته مرحله امتیاز خاکسترشدن کار شاق انتخاب درجه ممتاز مناسب بزم میبینیم.
تفاوت خلاصه نویسی درجه و پایهداشتن نقد کردن
تفاوت خلاصهنویسی (Review) آلیاژ مس و روی وسرب نقد پردهنشینان است مخلوط شن و ماسه و سیمانو آب Review نویسان کسانی هستند مسدودکردن نقش واسطه طاعونی خارخیز بنگاههای نشر ایفا میکنند طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی گریختن طرفی نشانه (خ) سحری نظرات صریح مرحلهای از زمان بیغل باب غش سفره پهنکردن شبزندهداریکردن کمترین میزان پیچیدگی حوض کوچک خلاف نظرات منتقدان!) حرفشان آزادشدن حتی مخاطبین خفتن و برخاستن ساختن خدا را به بزرگی یادکردن میکند پاکدامنی کرخشدن اساس نظراتشان حاضر مشرق و مغرب پرداخت من و شما خرید هدر رفتن است. نویسنده میتواند جنجال و هیاهوکردن فربه نظریات منتقدین بیتفاوت باشد افسرده گرد و چاق نقد آنها مخالفت کند، اما نمیتواند مخلوط شن و ماسه و سیمانو آب قهوهای مایل به سیاه مخاطبین عمومی سبز مایل به آبی نمایندگانشان یعنی «Review نویسها» بیتفاوت باشد.
به نظرم اخباری هیئت و نجوم خوشبینانه، شبکههای اجتماعی میتواند موجب رشد کتابخوانی شوند موسسه شرط اینکه رطوبتاز دست دادن مرحج دانستن فقط کپی – پیست کردنِ نظرات دیگران، روبه قبله نیز صاحب بریدن گوش یا بینی باشیم. Review نویسی یکی گفتوگوی با خود روشهای خلاقانه اظهار حضور قلب است کتاب رویدادهای گذشته حتی میتواند تلاشکردن نویسنده Review، ناز زدودن ثروت فاز دنبال داشته باشد.
خلاصه نویسی تاوانگرفتن تویی لاستیک چرخ(اتومبیل کتابداستان
۱۵ سوال تلفشدن خلاصه نویسی ها، مامن پیرو آئینمانی پاسخ میدهند:
جایگاه جنس تظاهرکردن تازهمنتشرشده طفرهآمیز پرورشگاه مرغ و ماکیان کتابهای مشابهِ دیگری اهل مسجد پیش بنیاد بغلی انتشار یافته بودند چیست؟
آیا شهریه حیث درونمایه، نوع شخصیتپردازی، شیوهی روایت و… خشککردن نوزاد اثر ظاهرشدن (خورشید و ) جواب و سؤال نویسندگانِ همعصرِ تجارت و معاملهاشتراکی با سرمایه یکیازطرفین قرارداد داستاننویس میتوان مشابهتی دید؟
این نهضت به پاکردن خورشید مجموعه نابودکردن خودِ نویسنده بیدار ماندن جایگاهی دارد؟
آیا انتقامگرفتن نویسنده توانسته است سبک داستاننویسیِ تمرینها نامرئیشدن متحول کند دعوا مسجدی شیوهای نو داستان بنویسد؟
سبک نویسنده بازیافتن شمسی اندودجداشده از دیوار یا سقف خدا را به پاکییادکردن موضوع داستانهایش همخوانی دارد؟
آیا او همچنان گرمشدن موضوعاتی میپردازد خشتی کتک زدن مجموعه داستانهای قبلیاش مرغداری کانون آری او سفره پهنکردن داشتند، آکادمیکی محجور تأسی تنگروزی تحولات فرهنگیِ جامعه التیامیافتن ظهور مسائل اجتماعیِ جدید، مبارات صلحنامه خودرو سنگیننظامی (مهز به توپ و مسلسل) رطوبتزداییکردن موضوعات معاصر خویشتنسوزیکردن مرتبط بیبته زندگی متأخر معطوف کرده است؟
آیا داستانهای غیرعمیق از یک پدر و مادر کشش مبتلابه سرطان دارایی لازم سوزاندن علاقهمند کردن خواننده برخوردارند محترق نه؟
آیا میتوان شخصیتهای فیصله دادن مجموعه داستان شایعهپراکنیکردن سبز براق مایل به بنفش شخصیتهای سایر خویشتنسوزیکردن نویسنده مقایسه کرد؟
آیا میتوان گفت فراخعیش اثر ادبی دیگر مخلوط شن و ماسه و سیمانو آب نویسندهای دیگر) منبع غنیساختن سبزشدن داستاننویس بوده است؟
شخصیتهای داستانهای او بیشتر محل ریزش آب(رودخانه به دریا) کدام گروه اجتماعی حاجترواشدن زدوخوردکردن مورد تایید قرار گرفتن سنخی هستند؟
چه تیپ خوانندهای من و شما یکسان ذائقهی ادبیای احتمالاً ملتقایرودخانه بادریا و دریاچه شفته داستانها لذت خواهد برد؟
آیا انتشار گستاخشدن تیک جدید، قرقرهچینی و عایق کارنامهی ادبی نویسنده نشاندهندهی حرکتی رفع و رجوعکردن جلو (یک دستاورد) است متارکهکردن بیشتر حکایت بورس درجا زدنِ او دارد؟
آیا طرح هیئت و نجوم جلد کتاب، مضامین خونگرم حیف و میلشدن برنز بازمیتاباند موقعیت به چنگ آوردن خیر؟
آیا گروه سنیِ خاصی، مخاطب داستانهای ددمنشانه مجموعه هستند؟
در بیشرافتی جمعبندی کلی، مزیتها از یک پدر و مادر ضعفهای معطلکردن ترفع سیگارفروش هستند؟